اون جوونی که دم صبحی یهو پرید جلوی منو دستاشو چتر کرد دورم تا نذاره آب و گلای بارون دیشب به واسطه ی اون راننده ی نامرد که تخته گاز داشت تو کوچه مون رانندگی میکرد ، نپاشه رو من پیرزن و بعد خودش تو اون سرما خیس خالی شد و یه دونه فحش هم نداد به راننده پژو که رعایت ادب رو جلوی
من کرده باشه ؛ اونجا فرصت نشد بهش بگم : تخمات تو حلقم ننه
منظور تخم چشماش بود....................ننه
من کرده باشه ؛ اونجا فرصت نشد بهش بگم : تخمات تو حلقم ننه
منظور تخم چشماش بود....................ننه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر