سپاس اول : جوونمردا هنوز وجود دارن

اون جوونی که دم صبحی یهو پرید جلوی منو دستاشو چتر کرد دورم تا نذاره آب و گلای بارون دیشب به  واسطه ی اون راننده ی نامرد که تخته گاز داشت تو کوچه مون رانندگی میکرد ، نپاشه رو من پیرزن و  بعد خودش تو اون سرما خیس خالی شد و یه دونه فحش هم نداد به راننده پژو که رعایت ادب رو جلوی  
من کرده باشه ؛ اونجا فرصت نشد بهش بگم : تخمات تو حلقم ننه
منظور تخم چشماش بود....................ننه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر